ترازو

مرد فقیرى بود که همسرش از شیر گاوشان کره درست میکرد و او آنرا به تنها

بقالى روستامى فروخت.
  آن زن روستایی کره ها را به صورت دایره های یک کیلویى مى ساخت و همسرش در
ازای فروش آنها مایحتاج خانه را از همان بقالی مى خرید.
روزى مرد بقال به وزن کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند.هنگامى که آنها را وزن کرد، دید که اندازه همه کره ها ۹۰۰ گرم است.
او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم،
تو کره ها را به عنوان یک کیلویی به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم
است.
مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: راستش ما ترازویی نداریم که
کره ها رو وزن کنیم ولی یک کیلو شکر قبلا از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر را
به عنوان وزنه قرار دادیم یقین داشته باش که به مقیاس خودت برای تو اندازه مى
گیریم.

وقت رسیدن مرگ


یه بنده خدا نشسته بود داشت تلویزیون میدید که یهو مرگ اومد پیشش ...
مرگ گفت : الان نوبت توئه که ببرمت ...

طرف یه کم آشفته شد و گفت : داداش اگه راه داره بیخیال ما بشو بذار واسه بعد ...

مرگ : نه اصلا راه نداره. همه چی طبق برنامست. طبق لیست من الان نوبت توئه ...
اون مرد گفت : حداقل بذار یه شربت بیارم خستگیت در بره بعد جونمو بگیر ...
مرگ قبول کرد و اون مرد رفت شربت بیاره ...

توی شربت 2 تا قرص خواب خیلی قوی ریخت ...
مرگ وقتی شربته رو خورد به خواب عمیقی فرو رفت ...
مرد وقتی مرگ خواب بود لیستو برداشت اسمشو پاک کرد و نوشت آخر لیست
و منتظر شد تا مرگ بیدار شه ...

مرگ وقتی بیدار شد گفت : دمت گرم داداش حسابی حال دادی خستگیم در رفت!
بخاطر این محبتت منم بیخیال تو میشم و میرم از آخر شروع به جون گرفتن میکنم!


چگونه يك رياضيدان را بشناسيم !!!!!!!!!!!!!!!!!!

دو دوست تصميم ميگيرند با بالن به سفر برند .از قضا مسيرشونو گم ميكنند.

به پيشنهاد يكشون تصميم به فرود اضطراري ميگيرند تا مسيرشونو پيدا كنند.

از رهگذري كه از اونجا عبور ميكرده ميپرسند ما الان كجا هستيم؟

رهگذر بعد از اندكي جواب ميده: " شما در سبد يك بالن هستيد" و راهشو ادامه ميده.

دو دوست نگاهي بهم انداخته و يكشون ميگه من مطمئنم كه   اون رهگذر يك رياضيدان بود.

دوست ميگه چراااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ميگه:

به سه دليل

1- قبل از جواب دادن فكر كرد.

2- جوابش صد در درصد درست بود.

3- جوابش به درد ما نخورد.




متولدین کدام ماه‌ ها در ریاضی ضعیف‌ ترند؟



خبرگزاری ایسنا: پژوهش جدید یک بنیاد انگلیسی نشان داده که کودکان متولد نیمه اول سال نسبت به همسالان متولد نیمه دوم سال در ریاضی ضعیف‌تر هستند.

طبق یافته‌های محققان، کودکان متولد ماه‌های مه تا اوت (اردیبهشت تا شهریور) نیاز بیشتری به کمک درسی در ریاضی دارند.این گزارش که توسط بنیاد «فرصتی برای هر کودک» انجام شده، بر روی ۴۷ هزار و ۲۳۷ کودک شش و هفت ساله تحقیق کرده که در میان ضعیف‌ترین‌ها در درس ریاضی قرار داشتند.

این یافته‌ها نشان داده که بسیاری از کودکان متولد ماه‌های گرم حدود ۱۳ ماه عقب‌تر از میانگین همسالان خود در ریاضیات هستند این یافته‌ها در پی پژوهشی ارائه شده که طبق آن کودکان متولد تابستان در مدرسه غمگین‌تر بوده، اعتماد به نفس کمتری داشته و از احتمال کمتری برای ورود به دانشگاه‌های برتر برخوردارند.

در این میان محققان دریافتند که کودکانی که از مشکلات بیشتری با ریاضی برخوردارند، بیشتر پسر هستند و از پس زمینه اقلیت‌های قومی برخوردار بودند. اما همچنین محققان اظهار کردند که یک دوره آموزش خصوصی کوتاه و فشرده می‌تواند در همگامی این کودکان با همسالان خود موثر باشد.

اگرچه این کودکان همچنین از احتمال بیشتری برای صحبت به زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم و همچنین استفاده از وعده‌های غذایی رایگان مدرسه برخوردارند.

این در حالی است که با طرح آموزشی دانشگاه اج‌هیل پس از ۳.۷ ماه آموزش اضافی این کودکان توانستند به یک حاصل ۱۵.۷ ماهه دست یابند.

همچنین یافته‌ها نشان داد که آموزش در گروههای دو تا سه نفری نسبت به آموزش تکی بر روی این دستاورد تاثیری نداشت. این کار اکنون توسط این دانشگاه به شکل دو برنامه «شمارش اعداد» و «@Number درجه یک» انجام شده که برای کمک به دانش‌آموزان مورد استفاده قرار خواهند گرفت.



من که شخصا این نتیجه رو قبول ندارم .نظر شما چیه؟؟؟؟؟؟

یاد خوش دوستی

روزی معلمی از دانش آموزانش خواست که اسامی همکلاسی‌هایشان را بر روی دو ورق کاغذ بنویسند و پس از نوشتن هر اسم یک خط فاصله قرار دهند.

سپس از آنها خواست که درباره قشنگ‌ترین چیزی که می‌توانند در مورد هرکدام از همکلاسی‌هایشان بگویند، فکر کنند و در آن خط‌های خالی بنویسند.

بقیه وقت کلاس با انجام این تکلیف درسی گذشت و هر کدام از دانش آموزان پس از اتمام، برگه‌های خود را به معلم تحویل داده، کلاس را ترک کردند.

روز شنبه، معلم نام هر کدام از دانش آموزان را در برگه‌ای جداگانه نوشت، و سپس تمام نظرات بچه‌های دیگر در مورد هر دانش آموز را در زیر اسم آنها نوشت.

روز دوشنبه، معلم برگه مربوط به هر دانش آموز را تحویل داد. شادی خاصی کلاس را فرا گرفت.

معلم این زمزمه‌ها را از کلاس شنید:
ادامه نوشته

چگونه در دنیا مساوات برقرار کنیم


کنفوسیوس با شاگردانش در سفر بود که شنید در دهی٬ پسر بچه ی بسیار باهوشی زندگی می کند. کنفوسیوس به آن ده رفت تا با او صحبت کند. پسرک مشغول بازی بود.

کنفوسیوس پرسید: " چطور می توانی کمکم کنی تا نابرابری ها را از بین ببرم؟ "


کودک پرسید: " چرا نابرابری ها را از بین ببریم! اگر کوه ها را صاف کنیم٬ پرندگان دیگر پناهگاهی ندارند. اگر اعماق رودخانه ها و دریاها را پر کنیم٬ تمام ماهی ها می میرند. اگر کدخدا همان اختیارات دیوانه را داشته باشد٬ هیچ کس به حرفش توجه نمی کند. دنیا بسیار بزرگ است٬ بهتر است با تفاوت هایش به حال خودش بگذاریم."

سوال از مردم دنیا


ازمردم دنيا سوالي پرسيده شد و نتيجه آن جالب بود

سؤال از اين قرار بود:

 

 

نظر خودتان را راجع به كمبود غذا در ساير

 

كشورها صادقانه بيان كنيد؟

 

و جالب اینکه كسي جوابي نداد

در آفريقا كسي نمي دانست 'غذا' يعني چه؟

 

 

در آسيا كسي نمي دانست 'نظر' يعني چه؟

 

 

در اروپاي شرقي كسي نمي دانست 'صادقانه' يعني چه؟

 

 

در اروپاي غربي كسي نمي دانست 'كمبود' يعني چه؟

 

 

و در آمريكا كسي نمي دانست 'ساير كشورها' يعني چه؟

مثلث برمودا  



به طور قطع درباره شهرت مثلث برمودا در ناپدید ساختن همه چیز از کشتی‌های باری گرفته تا هواپیماها شنیده‌اید. این مکان آبی اسرارآمیز همواره موجب حیرت محققان بوده است و حتی برخی آن را منشاء فعالیت‌های ماورای طبیعی می‌دانند. طی یک قرن گذشته، مثلث برمودا کشتی‌های متعددی را بلعیده و جان صدها انسان را گرفته است. این منطقه که به آن عنوان مثلث شیطانی نیز داده‌اند، ناحیه‌ای در بخش غربی اقیانوس آتلانتیک شمالی است که نقاطی را در برمودا، فلوریدا و پورتوریکو شامل می‌شود و در هر طرف کمتر از یک هزار مایل امتداد دارد. در این مطلب به معرفی عجیب‌ترین ناپدید شدن‌ها در مثلث برمودا می‌پردازیم.

Flight 19: شهرت ترسناک مثلث برمودا از ٥ دسامبر ١٩٤٥ آغاز شد زمانی که پرواز شماره ١٩ که یک اسکادران متشکل از ٥ بمب افکن نیروی دریایی آمریکا بود در جریان یک تمرین آموزشی معمول در هوای صاف ناگهان ناپدید شد. این هواپیما کاملا مجهز و پیش از بلند شدن از ایستگاه هوایی فلوریدا از همه نظر کنترل شده بود. آن چه که این ناپدید شدن را بیش از پیش اسرارآمیز کرد، این بود که حادثه در زمان آرامش کامل و به طور ناگهانی رخ داد. پیش از آن که تماس رادیویی با ساحل فلوریدای جنوبی قطع شود، سرپرست پرواز در برج مراقبت این جملات را شنید که "همه چیز عجیب به نظر می‌رسد حتی اقیانوس، ما در حال ورود به آب‌های سفید و انبوهی از نور هستیم، هیچ چیز عادی نیست"، این هواپیماها به همراه ١٤ سرنشینش هرگز پیدا نشدند. دولت حتی یک هواپیمای امداد و جست وجو با ١٣ سرنشین کارآزموده برای یافتن اثری از ناپدیدشدگان اعزام کرد که در کمال ناباوری آنها نیز همگی ناپدید شدند و از این جا بود که شهرت مخوف مثلث برمودا شکل گرفت.

 

Star Ariel: بر اساس گزارش نیروی دریایی آمریکا، مثلث برمودا عامل ناپدید شدن اسرارآمیز بیش از ٥٠ کشتی و ٢٠ هواپیما طی یک قرن گذشته بوده است. هواپیمای مسافربری Star Ariel نیز متعلق به خطوط هوایی آمریکا در ١٧ ژانویه ١٩٤٩ ناپدید شد. این هواپیما در حال حرکت از کیندلی فیلد در برمودا به سمت کینگ استون در جامائیکا بود که توسط مثلث برمودا بلعیده شد. در زمان حادثه هوا کاملا صاف و آرام بود. کوچک‌ترین اثری از این هواپیما و ٧ خدمه و ١٣ مسافرش پیدا نشد.

 

Sulphur Queen: کشتی تانکر "سولفورکوئین" متعلق به گارد ساحلی آمریکا که در حال حمل گوگرد بود، به همراه ٣٩ خدمه در حوالی ساحل جنوبی فلوریدا ناپدید شد. آخرین پیام دریافتی از این کشتی مربوط به ٤ فوریه ١٩٦٣ بود. جست و جوها برای یافتن اثری از کشتی و سرنشینان آن کاملا بی‌نتیجه بود.

 

Cyclops: کشتی غول پیکر آمریکایی زغال کش Cyclops در سال ١٩١٨ ناپدید شد. این کشتی به همراه ٣٠٦ خدمه و مسافر، ٤ مارس پس از ترک باربادوس به سمت بالتیمور در یک چشم به هم زدن ناپدید شد و اثری از آن یافت نشد.

 

Nereus: کشتی Nereus در حال حرکت به سمت پورتلند در تاریخ ١٠ دسامبر ۱۹۴۱ همراه با ٦١ خدمه در مثلث برمودا ناپدید شد.


Proteus: این کشتی آمریکایی نیز که از ساختار یک زغال کش نیروی دریایی به یک کشتی تجاری تبدیل شده بود، پس از ترک بندر سنت توماس در تاریخ ٢٣ نوامبر ١٩٤١ به طور کامل ناپدید شد. این کشتی ١٦٥ متری ٥٨ سرنشین و محموله‌ای از سنگ معدن بوکسیت برای تبدیل به آلومینیوم داشت.

 

فعالیت‌های ماورای طبیعی

در توضیح علت این ناپدید شدن‌های اسرارآمیز، چندین تئوری عجیب ارائه شده است که از جمله آنها می‌توان به آدم ربایی توسط بشقاب پرنده‌ها، گسست زمان، درگاه ورود به بعدهای دیگر، ناهنجاری‌های میدان مغناطیسی، رویدادهای ژئوفیزیکی و حباب‌های غول‌پیکر گاز متان اشاره کرد. یک تئوری معمول نیز آن است که شهر گمشده افسانه‌ای آتلانتیس در اعماق مثلث برمودا واقع شده و فناوری‌های فوق پیشرفته آن موجب برهم خوردن و اختلال در حرکت کشتی‌ها و هواپیماها می‌شود.

 

توضیح منطقی

این منطقه مملو از توفان‌های غیرقابل پیش‌بینی است به گونه‌ای که بخش اعظم توفان‌های استوایی و گردبادهای آتلانتیک از این مثلث می‌گذرد و به گفته محققان نیروی دریایی چنین جریان‌های خلیجی می‌تواند تغییرات ناگهانی و شدید در آب و هوا ایجاد کند و شدت جریان‌های آب و هوایی آن نیز به حدی است که می‌تواند به سرعت هر نوع نشانه‌ای را نیز ناپدید و محو کند.

 

اعماق مشکوک

یافتن هواپیماها و کشتی‌های غرق شده در مثلث برمودا بسیار دشوار و تقریبا غیر ممکن است چرا که عمق آب در این مکان به ٩٢٠٠ متر می‌رسد و در واقع عمیق‌ترین بخش اقیانوس اطلس است و یافتن هر چیزی که در آب‌هایی به این عمق سقوط کند یا غرق شود، تقریبا غیرممکن است.

شناخت خدا

 

دانشجویی به استادش گفت:

استاد! اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم.

استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟

دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم.

استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت:

تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را نخواهی دید

منطق

دو شاگرد پانزده ساله ی دبیرستان نزد معلم خود آمده و پرسیدند :
استاد اصولا منطق چیست ؟


معلم کمی فکر کرد و جواب داد : گوش کنید ، مثالی می زنم

معلمی رو به شاگردانش گفت: دو مرد پیش من می آیند. یکی تمیز و دیگری کثیف.

 من به آنها پیشنهاد می کنم حمام کنند. شما فکر می کنید، کدام یک این کار را انجام می دهد؟

هر دو شاگرد با هم جواب دادند: خوب مسلما کثیفه! معلم گفت: نه، تمیزه. چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند پس چه کسی حمام می کند؟

حالا پسرها می گویند: تمیزه!

معلم جواب داد: نه، کثیفه، چون او به حمام احتیاج دارد. و باز پرسید: خوب، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند؟

یک بار دیگر شاگردها گفتند: کثیفه!

معلم دوباره گفت: اما نه، ................

ادامه مطلب رو فراموش نکنید

ادامه نوشته

بصیرت

فقیری بدهکار را به زندان بردند. او بسیار پرخُور  بودو غذای همه زندانیان را می‌دزدید و می‌خورد. زندانیان از دست او رنج می‌بردند و غذای خود را پنهانی می‌خوردند. روزی آنها به زندان‌بان گفتند: به قاضی بگو این مرد خیلی ما را آزار می‌د‌هد غذای 10 نفر را می‌خورد گلوی او مثل تنور آتش است سیر نمی‌شود. یا او را از زندان بیرون کنید، یا غذا را زیادتر بدهید.

 

نایت اسکین

قاضی پس از تحقیق و بررسی فهمید که این مردی پُرخور و فقیر است و همین باعث زندانی شدنش می باشد. پس بناچار به او گفت: تو آزاد هستی برو به خانه‌ات. زندانی گفت: ای قاضی من کس و کاری ندارم فقیرم, زندان برای من بهشت است اگر از زندان بیرون بروم از گشنگی می‌میرم. قاضی نپذیرفت و او را از زندان بیرون کرد.

نایت اسکین

قاضی دستور داد او را دور شهر بگردانید و فقرش را به همه اعلام کنید. هیچ کس به او نسیه ندهد، وام ندهد، امانت ندهد. پس از این هر کس از این مرد شکایت کند دادگاه نمی‌پذیرد. آنگاه آن مرد فقیر شکمو را بر شترِ یک مرد هیزم فروش سوار کردند.مردم هیزم فروش از صبح تا شب فقیر را کوچه به کوچه و محله به محله گرداند. در بازار ،جلو حمام و مسجد فریاد می‌زد: ای مردم! این مرد را خوب بشناسید او فقیر است. به او وام ندهید، نسیه به او نفروشید، با او داد و ستد نکنید, او فقیر و پرخور و بی‌کس و کار است خوب او را نگاه کنید.

نایت اسکین

شبانگاه هیزم فروش مرد زندانی را از شتر پایین آورد و گفت: مزد من و کرایه شترم را بده من از صبح برای تو کار می‌کنم. زندانی خندید و گفت: تو نمی‌دانی از صبح تا حالا چه می‌گویی؟ به تمام مردم شهر گفتی و خودت نفهمیدی؟ سنگ و کلوخ شهر می‌دانند که من فقیرم و تو نمی‌دانی؟ دانش تو عاریه است.

نایت اسکین

 

دنیای اطراف انسانها

لطفا  کلیپ زیر نگاه کنید

مقایسه انسان با دنیای اطرافش . مقایسه با دنیای میکروسکوپی و کهکشانها .

برای دیدن با اسکرول عقب و جلو ببرید.

 

نایت اسکین

امیدوارم خوشتون بیاد.

محاسبه جرم خورشید

 

نایت اسکین

آیا می دانید وزن خورشید را چگونه محاسبه می کنند: مسلما با ترازو نمی شود!

برای این کار فرمول ویژه ای وجود دارد که چهار برابر مجذور عدد پی در مکعب فاصله زمین از خورشید ضرب می شود. حاصل این ضرب را باید در مجذور زمان یک دور گردش زمین به دور خورشید و ثابت گرانشی تقسیم کنید تا به جرم خورشید برسید. فاصله زمین از خورشید ۱۵۰ میلیون کیلومتر و زمان یک دور گردش زمین به دور خورشید هم برابر با تعداد ثانیه های یکسال است. به این ترتیب برای جرم خورشید عدد ۲ ضربدر ده به توان ۳۰ بدست می آید.

قدرت خارق العاده تلقين


می گويند شخصی سر کلاس رياضی خوابش برد.

وقتی که زنگ را زدند بيدار شد، باعجله دو مسأله را که روی تخته سياه

نوشته بود يادداشت کرد

و به خیال اينکه استاد آنها را بعنوان تکليف منزل داده است به منزل برد

و تمام آن روز وآن شب برای حل آنها فکر کرد.

هيچيک را نتوانست حل کند، اما تمام آن هفته دست از کوشش بر نداشت.

سرانجام يکی را حل کرد و به کلاس آورد.

استاد بکلی مبهوت شد، زيرا آنها را بعنوان دونمونه از مسائل غير قابل حل

رياضی داده بود.

اگر اين دانشجو اين موضوع را می دانست احتمالاً آنرا حل نمی کرد،

ولی چون به خود تلقين نکرده بود که مسأله غير قابل حل است ،

بلکه برعکس فکر می کرد بايد حتماً آن مسأله را حل کند سرانجام راهی برای

حل مسأله يافت.

پروژه بسیار جالب یک دانشجو

دانشجويي که سال آخر دانشکده خود را مي‌گذراند به خاطر پروژه‌اي که انجام داده بود جايزه اول را گرفت.

 

او در پروژه خود از 50 نفر خواسته بود تا دادخواستي مبني بر کنترل سخت يا حذف ماده شيميايي            «دي هيدورژن مونوکسيد» توسط دولت را امضا کنند و براي اين درخواست خود، دلايل زير را عنوان کرده بود

1.      مقدار زياد آن باعث عرق کردن زياد و استفراغ مي‌شود.

 

2.      عنصر اصلي باران اسيدي است.

 

3.      وقتي به حالت گاز در مي‌آيد بسيار سوزاننده است.

 

4.      استنشاق تصادفي آن باعث مرگ فرد مي‌شود.

 

5.      باعث فرسايش اجسام مي‌شود.

 

6.      حتي روي ترمز اتومبيل‌ها اثر منفي مي‌گذارد.

 

7.      حتي در تومورهاي سرطاني يافت شده است.


  ادامه مطلب یادتون نره

 

ادامه نوشته

ارزیابی

پسر كوچكي وارد مغازه اي شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد و بر روي جعبه رفت تا دستش به دكمه هاي تلفن برسد و شروع كرد به گرفتن شماره.

مغازه دار متوجه پسر بود و به مكالماتش گوش مي داد.

پسرك پرسيد: خانم، مي توانم خواهش كنم كوتاه كردن چمن هاي حياط خانه تان را به من بسپاريد؟

زن پاسخ داد: كسي هست كه اين كار را برايم انجام مي دهد!

پسرك گفت: خانم، من اين كار را با نصف قيمتي كه او انجام مي دهد انجام خواهم داد!

زن در جوابش گفت كه از كار اين فرد كاملا راضي است.

پسرك بيشتر اصرار كرد و پيشنهاد داد: خانم، من پياده رو و جدول جلوي خانه را هم برايتان جارو مي كنم. در اين صورت شما در يكشنبه زيباترين چمن را در كل شهر خواهيد داشت.

مجددا زن پاسخش منفي بود.

پسرك در حالي كه لبخندي بر لب داشت، گوشي را گذاشت.

مغازه دار كه به صحبت هاي او گوش داده بود به سمتش رفت و گفت: پسر...، از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اينكه روحيه خاص و خوبي داري دوست دارم كاري به تو بدهم.

پسر جواب داد: نه ممنون، من خودم کار دارم و فقط داشتم عملكردم را مي سنجيدم. من همان كسي هستم كه براي اين خانم كار مي كند!


آيا ما هم ميتوانيم چنين ارزيابي از كار خود داشته باشيم؟


 

 

زندگی کن؟!!

استادي درشروع کلاس درس ، ليواني پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که

 همه ببينند.بعد از شاگردان پرسيد: به نظر شما وزن اين ليوان چقدر است ؟


شاگردان جواب دادند  50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم ........


استاد گفت : من هم بدون وزن کردن ، نمي دانم دقيقا" وزنش چقدراست . اما سوال

 من اين است : اگر من اين ليوان آب را چند دقيقه همين طور نگه دارم ، چه اتفاقي

 خواهد افتاد ؟


شاگردان گفتند : هيچ اتفاقي نمي افتد .


استاد پرسيد :خوب ، اگر يک ساعت همين طور نگه دارم ، چه اتفاقي مي افتد ؟


يکي از شاگردان گفت : دست تان کم کم درد ميگيرد.


حق با توست . حالا اگر يک روز تمام آن را نگه دارم چه ؟


شاگرد ديگري جسارتا" گفت : دست تان بي حس مي شود .


عضلات به شدت تحت فشار قرار ميگيرند و فلج مي شوند . و مطمئنا" کارتان به بيمارستان خواهد کشيد .......


و همه شاگردان خنديدند


استاد گفت : خيلي خوب است . ولي آيا در اين مدت وزن ليوان تغييرکرده است ؟


شاگردان جواب دادند : نه


پس چه چيز باعث درد و فشار روي عضلات مي شود ؟


درعوض من چه بايد بکنم ؟


شاگردان گيج شدند . يکي از آنها گفت : ليوان را زمين بگذاريد.


استاد گفت : دقيقا" مشکلات زندگي هم مثل همين است .


اگر آنها را چند دقيقه در ذهن تان نگه داريد اشکالي ندارد . اگر مدت طولاني تري به آنها فکر کنيد ، به درد خواهند آمد .


اگر بيشتر از آن نگه شان داريد ، فلج تان مي کنند و ديگر قادر به انجام کاري نخواهيد بود.


فکرکردن به مشکلات زندگي مهم است . اما مهم تر آن است که درپايان هر روز و پيش از خواب ، آنها را زمين بگذاريد.به اين ترتيب تحت فشار قرار نمي گيرند ،


هر روز صبح سرحال و قوي بيدار مي شويد و قادر خواهيد بود از عهده هرمسئله و چالشي که برايتان پيش مي آيد ، برآييد!


دوستای گل خودم.......همین الان لیوان هاتون رو زمین بگذارید..........

زندگی کنید..
 
زندگی همینه......

حق این دانش آموز صفر است یا بیست؟!

نمره ی این دانش آموز صفر شد ولی از نظر من نمره اش بیست است!


درکدام جنگ ناپلئون مرد؟

در اخرین جنگش

 

اعلامیه استقلال امریکا درکجا امضاشد؟

در پایین صفحه


علت اصلی طلاق چیست؟

ازدواج


علت اصلی عدم موفقیتها چیست؟

امتحانات


چه چیزهایی را هرگز نمی توان درصبحانه خورد؟

نهار و شام

 
چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟

نیمه دیگر ان سیب


اگر یک سنگ قرمز را در دریا بیندازید چه خواهد شد؟

خیس خواهد شد


یک ادم چگونه ممکن است هشت روز نخوابد؟

مشکلی نیست   شبها می خوابد


چگونه می توانید فیلی را با یک دست بلند کنید؟

شما امکان ندارد فیلی را پیدا کنیدکه یک دست داشته باشد


اگر در یک دست خود سه سیب و چهارپرتقال و در دست

دیگر سه پرتقال و چهار سیب داشته باشید

کلا چه خوهید داشت؟

دستهای خیلی بزرگ


اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند

چهارنفر ان را درچند ساعت خواهند ساخت؟

هیچچی چون دیوار قبلا ساخته شده
 

چگونه می توانید یک تخم مرغ خام را به زمین بتونی بزنید بدون ان که ترک بردارد؟

زمین بتونی خیلی سخت است و ترک بر نمی دارد

نظر شما  چیه
منبع:روزنه آنلاین

مطلب جالب در مورد توانایی خواندن

 

چناچنه به طور رومزره به زبان فارسى صبحت مى‌کیند، خاوهید تواسنت این نوتشه را بخاونید.
در داشنگاه کبمریج انگلتسان تقحیقى روى روش خوادنه شدن کملات در مغز اجنام شده است که مخشص مى‌کند که مغز انسان تهنا حروف اتبدا و اتنها ى کلمات را پدرازش کرده و کمله را مى‌خاوند.
به هیمن دلیل است که با وجود به هم ریتخگى این نوتشه شما تواسنتید آنرا بخاونید.

ارزش یک انسان

تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول

یک سخنران معروف در یک جلسه‌ای یک اسکناس در جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت.

سخنران گفت: بسیار خوب! من این اسکناس را به یکی از شماها خواهم داد ولی قبل از آن می‌خواهم کاری بکنم.

سپس در برابر نگاههای متعجب، اسکناس را مچاله کرد و باز پرسید: چه کسی هنوز حاضر است این اسکناس را داشته باشد؟ و باز دستهای حاضرین بالا رفت.

این بار مرد، اسکناس را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟

باز دست همه بالا رفت سخنران گفت: دوستان من!‌ با این بلاهایی که من سر اسکناس آوردم چیزی از ارزشهای اسکناس کم نشد و همه شما خواهان آن هستید و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همینطور است.

ما در بسیاری موارد با تصمیماتی که می‌گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می‌شویم، خم می‌شویم، مچاله می‌شویم، خاک آلود می‌شویم و احساس می‌کنیم که دیگر ارزش نداریم. ولی اینگونه نیست و صرف نظر از اینکه چه بلایی سرمان آمده است، هرگز ارزش خود را از دست نمی‌دهیم و هنوز برای افرادی که دوستمان دارند آدم با ارزشی هستیم

آرام باشید و بدانید که همه چیز را نمیتوا‌نیم ‌تغییر دهیم.

و با شهامت آنچه را که می‌توانید، تغییر دهید.

اینها به شما ارزش واقعی خواهد داد.

حتی اگر مچاله و خاک آلود شوید ...... . ......

تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول

5صفت مداد

 

تصاویر زیباسازی _ سایت پارس اسکین _ بخش تصاویر زیباسازی _ سری اول

پسرک از
 پدربزرگ پرسید: پدربزرگ! درباره‌ی چه می‌نویسی؟

پدربزرگ گفت: درباره‌ی تو پسرم. اما مهم‌تر از آن مدادی است که با آن می‌نویسم. می‌خواهم وقتی بزرگ شدی، تو هم مثل این مداد باشیم.

پسرک با تعجب به مداد نگاه کرد و چیز خاصی در آن ندید. گفت: این هم مثل همه مدادهایی است که من دیده‌ام.

پدربزرگ گفت: بستگی دارد چطوری به آن نگاه کنی. در این مداد پنج صفت است که اگر آنها را بدست بیاوری، برای تمام عمر در آرامش خواهی بود.

صفت اول: می‌توانی کارهای بزرگ کنی اما هرگز نباید فراموش کنی که دستی وجود دارد که هر حرکت تو را هدایت می‌کند

اسم این دست خداست. او تو را یاری می‌دهد تا در بهترین مسیر حرکت کنی.

 

صفت دوم: باید گاهی از آنچه می‌نویسی دست بکشی و از مدادتراش استفاده کنی. این کار هرچند باعث می‌شود مداد کمی رنج بکشد اما آخر کار نوکش تیز می‌شود و اثری هم که از خود باقی می‌گذارد ظریفتر و باریکتر است.

پس باید رنجهایی را تحمل کنی، چرا که این رنجها باعث می‌شود انسان کاملی شوی

 

صفت سوم: مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک کردن یک اشتباه از پاک کن استفاده کنیم.

تصحیح یک اشتباه نه تنها کار بدی نیست بلکه برای اینکه خود را در مسیر صحیح قرار دهی لازم و ضروری است.

 

صفت چهارم: چوب یا شکل خارجی مداد مهم نیست بلکه ذغال داخل آن اهمیت دارد.

پس همیشه مراقب باش درونت چه خبر است.

 

و سرانجام پنجمین صفت: مداد همیشه اثری از خود به جا می‌گذارد پس هر کاری انجام دهی رنجی از تو به جا می‌ماند.

سعی کن نسبت به هر کاری که انجام می‌دهی هوشیار باشی و بدانی چه می‌کنی

امید..خود زندگیست..........

گفته اند اسبی به بیماری گرفتار آمد و پشت دروازه شهر بیفتاد . صاحب اسب او را رها کرده و به داخل شهر شد مردم به او گفتند اسبت از چه بابت به این روزگار پرنکبت بیفتاد و مرد گفت از آنجایی که غمخواران نازنینی همچون شما نداشت و مجبور بود دائم برای من بار حمل کند .


یکی گفت براستی چنین است من هم مانند اسب تو شده ام . مردم به هیکل نحیف او نظری انداختند و او گفت زن و فرزندانم تا توان داشتم و بار می کشیدم در کنارم بودند و امروز من هم مانند اسب این مرد تنهایم و لحظه رفتنم را انتظار می کشم .

می گویند آن مرد نحیف هر روز کاسه ایی آب از لب جوی برداشته و برای اسب نحیف تر از خود می برد . ودر کنار اسب می نشست و راز دل می گفت . چند روز که گذشت اسب بر روی پای ایستاد و همراه پیرمرد به بازار شد .


صاحب اسب و مردم متعجب شدند . او را گفتند چطور برخواست . پیرمرد خنده ایی کرد و گفت از آنجایی که دوستی همچون من یافت که تنهایش نگذاشتم و در روز سختی کنارش بودم .اندیشمند یگانه کشورمان ارد بزرگ می گوید : دوستی و مهر ، امید می آفریند و امید زندگی ست .
می گویند : از آن پس پیر مرد و اسب هر روز کام رهگذران تشنه را سیراب می کردند و دیگر مرگ را هم انتظار نمی کشیدند…


عجیبترین و شکوهمندترین طلوع خورشید


یکی از روزهای زمستان گذشته (2011) مردم فنلاند شاهد یکی از به‌یادماندنی‌ترین صحنه‌های زندگی خود بودند. طلوع آفتاب در برابر ابرهای زمستانی افق شرقی و بازی نور با بلورهای یخ، موجب پیدایش 13 پدیده اپتیکی مختلف در اطراف خورشید شد.

چند روش برای افزایش قسمت منطقی - ریاضی ذهن


میدانیم ذهن به بخشهای مختلفی تفکیک شده است .اعم ازا قسمت های موسیقایی- میان فردی- فضایی - زبانشناسی و منطقی ریاضی درزیر چند روش برای بالا بردن قسمت منطقی - ریاضی اورده شده است.

1.         با دوستان یا خانواده، بازیهای – منطقی – ریاضی ترتیب دهید. مثل دومینو – سودوکو

2.        استفاده از چرتکه را یاد بگیرید

3.        روی پازلها و یا بازیهای فکری پیچیده و معماهای ریاضی کار کنید.

4.        برای محاسبه مسائل ریاضی که در طول زندگی با آن مواجه هستید، یک ماشین حساب جیبی همراه داشته باشید.

5.        نوعی زبان برنامه نویسی کامپیوتری فرا بگیرید.

6.        یک ابزبر برای درس شیمی تهیه کنید مثل جدول مندلیف های متحرک – ساخت مولکول و اوربیتال و …. 

7.        در مورد علوم ریاضی و مفاهیم علمی که از اخبار می شنوید، با خانواده بحث کنید و نظر آنها را جویا شوید.

8.        در زمینه ریاضی در یک آموزشگاه ثبت نام کنید و یا یک خودآموز گرفته و بر روی آن کار کنید.

9.        مسائل ساده ریاضی را در ذهن خودتان حل کنید.

10.      در مورد یافته های معروف ریاضی یا علمی مطالعه کنید.

11.      بخش تجاری روزنامه را روزانه مطالعه کنید و مفاهیم اقتصادی نامانوس مالی یا اقتصادی را پیدا کنید. 12.      از یک موزه علمی، افلاک نما، آکواریوم یا یک مرکز علمی دیدن کنید.

13.      کاربرد روشهای مکاشفه ای را برای حل مسائل بیابید.

14.      ضمن مطالعه خود، دور مفاهیم نا مانوس علمی یا اصطلاحات ریاضی خط کشیده و توضیح آنها را در کتابها و یا از افراد آگاه بخواهید.

15.      صحبتهای خود را در مورد حل یک مسئله مهم ریاضی ضبط کنید.

16.      اصول علمی که منزل یا محله شما را تحت تاثیر قرار می دهد را بررسی کنید.

17.      یکی از نشریه های خبری علمی را آبونمان شوید و سعی کنید با آنها به سوال و جواب بپردازید.

18.      به جای فرار از مسائل ریاضی با آنها روبرو شوید : مثل محاسبه سود بانکها، نرخهای تورم، سود و زیان و …)

19.      یک تلسکوپ و یا میکروسکوپ تهیه کنید و به تحقیق در اطراف خود و یا در مورد خود آن وسیله بپردازید.

20.      مفاهیم ریاضی و یا راه حل مسائل را به فردی ضعیفتر بیاموزید.

21.      از یک آزمایشگاه علمی یا محل دیگری که بر روی مسائل مربوط به ریاضی کار می کنند، دیدن کنید.

22.      ضمن یادگیری مفاهیم جدید ریاضی از ابزارهای ملموس تری مانند نخود و لوبیا، بلوکهای ساختمان سازی کودکان و غیره استفاده کنید.

23.      برای حمایت از افرادی که از رویایی با ارقام و مسائل ریاضی هراس دارند، گروهی تشکیل دهید و به یاری آنها بشتابید. 

یک خبر عجیب(افزایش مهارت ریاضی افراد)

 

یک خبر خیلی خیلی عجیب!!!!!!!!!!!!!!

بخونید

 

"دانشمندان دانشگاه آکسفورد دریافتند که با فرآیندهایی بر روی مغز قادر به افزایش مهارت ریاضی افراد خواهند بود. دانشمندان موفق به کشف روش جدیدی شدند که می توانند تنها با عبور جریان الکتریکی قابل درک مغز از جمجمه ی افراد به مدت ۱۵ دقیقه، مهارت ریاضی افراد را تحریک کنند.


به گزارش سرویس علم وفناوری راسخون این روش که معروف به TDCاست، جریان خیلی خفیفی را از جمجمه به بخشی از مغز که مربوط به پردازش اعداد می شود، عبور می دهند.
کسانی که در این آزمایش شرکت کردند، دیده نشده که توانایی آن ها در انجام کارها کاملا افزایش پیدا کرده است.


جذاب ترین بخش این خبر این است که این افراد پس از گذشت شش ماه توانایی خود را در سطح بالاتری حفظ کرده اند.این جریان کمک می کند سیستم عصبی مغز سریع تر و آسان تر اطلاعات را دریافت کند و یادگیری را بالا می برد.
گفته می شود که نسل بعدی این روش، به افرادی که توانایی مغز آن ها در پردازش اعداد از میانگین کمتر است کمک بسزایی بکند."

منبع: راسخون

من که دعامیکنم این روش سریعتر عملی بشه تا ما معلمین ریاضی یک نفس راحت بکشیم........

شجاعت

در يکي از دبيرستان های تهران هنگام برگزاری امتحانات سال ششم دبيرستان به عنوان موضوع انشا اين مطلب داده شد که ''شجاعت يعنی چه؟''

 محصلی در پاسخ فقط یک جمله نوشت: ''شجاعت يعنی اين''

 ... و برگه ی خود را سفيد به ممتحن تحويل داد و جلسه امتحان را ترک کرد.

 

 

 

 برگه ی آن جوان دست به دست دبيران گشت و همه به اتفاق و بدون استثنا به ورقه سفيد او نمره 20 دادند.

 فكر می كنيد آن دانش آموز چه كسی بود؟

 این محصل کسی نبود جز

 دکتر علی شریعتی

یک برج هرمی وارونه با ۶۵ طبقه در زیر زمین !!!!!!

 

 

Earthscraper که توسط گروه معماری مکزیکی BNKR Arquitectura طراحی شده، آسمانخراشی مفهومی و وارانه با ۶۵ طبقه میباشد که در زیر زمین قرار خواهد گرفت. ایده طراحی برج معکوس در مرکز شهر مکزیکو پایتخت مکزیک برای مقابله با قوانین ساخت برج هاست. براساس قوانین پایتخت، حداکثر طبقات برج ها می بایست هشت طبقه باشد و تخریب ساختمان های قدیمی نیز ممنوع می باشد.

این ساختمان در مرکز شهر مکزیکو سیتی ۳۰۰ متر پایین تر از سطح دریا ساخته میشود و ......

ادامه نوشته

به توان صفر

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com
تا حالا  به این فکر کردید که چرا هر عدد به توان صفر برابر یک میشود؟؟؟
 
"همه چیز تنها یک چیز است! "
این جمله ای است که در کتاب "کیمیاگر" نوشته "پائولو کوئلیو " بارها و بارها خواندیم.
آن یک چیز چیست؟؟؟
 
آن خداست، همه موجودات و مخلوقات تنها از خدا نشأت می گیرند، اگر هیچ چیز هم نباشد، خدا حتما" وجود دارد.
خدا = 1
مخلوقات = یک عدد خاص خود ( البته غیر از 1 )
 
دکتر علی شریعتی در یکی از شعرهایش به نام "صفر" به این مورد اشاره کرده بود، که:
"همه چیز فقط 1 است، فقط خداست"
 
با این تفاسیر اگه هر مخلوقی رو به توان صفر برسونیم، یعنی از آن مخلوق چیزی هم نباشد(صفر تا باشد)، خدا همچنان وجود دارد.
در ریاضیات هم عدد اصلی 1 است، که اعداد دیگر با وجود یک معنی پیدا می کنند، مثلا 6 یعنی 6تا 1 
حالا اگر 6 به توان صفر برسد یعنی 6 نباشد(صفر تا باشد)، باز عدد اصلی یعنی 1 باقی می ماند!

 

خداوند یگانه  ما را برای یک لحظه فراموش نکن و به حال خودمان وا مگذار.
منبع: جزیره ریاضیات